سیاه و سفید
30 مهر 1396 توسط عليه شهراد
يك صفحه سفيد گذاشت جلوي دختر و گفتː
بنويس!
هر چه مي خواهي بنويس!
بد، زشت، احساسي، هيجان انگيز، دوست داشتني، هي بنويس و پاك كن!
چند دقيقه بعد صفحه سفيد كاغذ پراز علامت و حرف بود.
چروك و خط خطي و كثيف.
جاي پاك كردن ها و نوشتن هاي مكرر رويش ديده مي شد،كاغذ را گرفت.
يك كاغذ سياه به او داد و گفتː
بنويس.
همان هايي كه آنجا نوشتي پاك كن ، خط خطي كن…
دختر گفتːنمي شود استاد،روي برگه سياه چيزي نوشته نمي شود!
استاد چادرش را سركرد و لبخند مليحي زد.
نگاه دختر به سياهي چادر خيره ماند.
حجاب واكسن مقابله با تير نگاه هاي آلوده است…
آيا خود را واكسینه کرده ای؟!